جدول جو
جدول جو

معنی مرمت شده - جستجوی لغت در جدول جو

مرمت شده
استعادةً
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به عربی
مرمت شده
Repaired, Restored
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مرمت شده
réparé, restauré
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مرمت شده
отремонтированный , восстановленный
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به روسی
مرمت شده
修理された , 修復された
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مرمت شده
repariert, restauriert
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به آلمانی
مرمت شده
naprawiony, odrestaurowany
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به لهستانی
مرمت شده
مرمت شدہ , بحال کرنا
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به اردو
مرمت شده
মেরামত করা হয়েছে , পুনরুদ্ধার করা
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به بنگالی
مرمت شده
ซ่อมแซมแล้ว , ซ่อมแซม
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به تایلندی
مرمت شده
iliyotengenezwa, iliyorejeshwa
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مرمت شده
תוקן , שוחזר
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به عبری
مرمت شده
修复的
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به چینی
مرمت شده
відремонтований , відновлений
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مرمت شده
수리된 , 복원된
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به کره ای
مرمت شده
reparado, restaurado
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مرمت شده
diperbaiki, dipulihkan
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مرمت شده
मरम्मत किया हुआ , पुनर्निर्मित
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به هندی
مرمت شده
riparato, restaurato
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مرمت شده
reparado, restaurado
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مرمت شده
gerepareerd, hersteld
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به هلندی
مرمت شده
onarılmış
تصویری از مرمت شده
تصویر مرمت شده
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مرمت شدن
تصویر مرمت شدن
اصلاح شدن بنا و غیره تعمیر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تعمیر شدن، بازسازی شدن، اصلاح شدن، ترمیم شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
وصله خورده، تعمیر شد، مرمّت شده
دیکشنری اردو به فارسی